دیکشنری
داستان آبیدیک
he passed hence
hi pæst hens
فارسی
1
عمومی
::
اینجهانرا بدرود گفت، از اینجهان رخت بربست
لغت نامه استاندارد انگلیسی به فارسی
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
HE MEANS WELL
HE MUDDLED THROUGH
HE MUST HAVE GONE
HE MUST NEEDS GO
HE NEEDS MUST GO
HE NESTLES IN THE CH
HE NETTLED HIMSELF
HE NEVER SAW A LION
HE NO LONGER WENT TH
HE OBEYS HIS SUPERIO
HE OFFICIATED AS HOS
HE OUT HERODS HEROD
HE OUTWATCHED THE NI
HE PAID THROUGH THE
HE PARTOOK OF FARE
HE PASSED HENCE
HE PAYS HIS OWN MONE
HE PEGGED OUT
HE PERSONATED THE KI
HE PHRASED IT POLITE
HE PLAYED A PRETTY T
HE POLICY
HE POPPED OFF
HE POSED AS AN EXPER
HE PREDECEASED HIS S
HE PRESENTED ABOOK T
HE PRESENTED ME WITH
HE PRETENDED TO BE A
HE PROCEEDED TO INVE
HE PROSPERED IN HIS
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید